یادداشت | جنگ معابد یا تفکر اِشغالی
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، مسئله انتقال پایتخت در ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی همان اندازه برای مردم ایران دردآور است که برای همه مردم دنیا، چندی پیش پروفسور دوگین این نوع رفتار رژیم صهیونیستی را پسندیده نداست و دیوید وایس خاخام معروف یهودی و ضد صهیونیست این رفتار را منزجر کننده دانست و معتقد است که صهیونیستها را نباید یهودی دانست.
اما نکته قابل تامل نسبت به رفتار لابیهای صهیونیستی در منطقه مبتنی بر یک نگاه تاریخی است. معبد سلیمان یا هیکل سلیمان جایی است که باید بر روی خرابههای مسجد الاقصی ساخته شود تا حکومت واقعی صهیونیستی مستقر شود. یک مهندس صهیونیست که طراح معبد ادعایی «هیکل سلیمان» است، گفت: قدس پایتخت یهود و مکه پایتخت مسلمانان است همانگونه که واتیکان، پایتخت مسیحیان به شمار میآید. به این ترتیب، مسجد الاقصی، روزی به دست ما نابود خواهد شد. 1
روایتهای تاریخی زیادی نسبت به دوران یهود روایت شده است؛ اما چهار مرحله جدی وجود دارد که امروز رژیم صهیونیستی به دنبال تحقق آن است. اول خروج یهودیان از کشورهای مختلف به فلسطین، دوم استقرار آنها در فلسطین، سوم تبدیل شدن قدس به پایتخت صهیونیستها و چهارم ساختن معبد سلیمان بر روی مسجد الاقصی.
این چهار مرحله از سیزده مرحله اصلی تاریخ یهود استخراج شده است. در دوره اول از مصر خارج میشون برای رسیدن به ارض مقدس، سفر خروج با تفسیری تاویلی مالکیت تاریخی یهود بر فلسطین را تاکید میکند؛ خداوند فرمود:
«من رنج مصیبت بندگان خود را در مصر دیدم و نامهشان را برای رهایی شنیدم. حال آمدهام تا آنها را از چنگ مصریها آزاد کنم و ایشان را از مصر بیرون آورده و به سرزمین پهناور و حاصلخیزی که در آن شیر و عسل جاری است، ببرم. سرزمینی که اینک قبایل کنعانی تی اموری، فرزی، حوی و یبوسی در آن زندگی میکنند.2»
از سال 1447 ق.م تا 1407 م بود که نبی خدا از دنیا رفت و به دلیل سرگردانی بنی اسرائیل و نافرمانیهایی که از حضرت موسی صورت دادند و ایشان را تنها گذاشتند، اکنون محل دقیق قبر ایشان معلوم نیست. سوره بقره و سورههای دیگر قرآن گواه تاریخی بر نافرمانی یهود و بهانه آوردنهای بی جا بر حضرت موسی است.
در دوره دوم پس از فوت حضرت موسی، یوشع بن نون رهبری بنی اسرائیل را به دست گرفت و حوالی سال 1407 ق.م وارد فلسطین شدند. در سفر یوشع از تورات، این ورود به همراه خونریزیها و کشتار فلسطینیان تصویر شده است.3
در دوره سوم ملک داودی و انتقال مرکز حاکمیت به قدس مطرح میشود، پس از حضرت موسی(ع) و حضرت یوشع، مردانی به رهبری مردم اشتغال داشتند که داوران نامیده میشدند. آخرین داور، حضرت سموئیل بود که بنیاسرائیل از او خواستند برایشان پادشاهی تعیین کند. در نهایت طالوت (شاؤل) به پادشاهی رسید. در زمان طالوت جنگ بزرگی در گرفت. طالوت وعده داد هر شخصی جالوت؛ بزرگترین قهرمان سپاه دشمن را بکشد، نصف مالش را به او میدهد و دخترش را نیز به عقد او در میآورد. در آن جنگ حضرت داوود توانست جالوت را بکشد و نصف مال طالوت را گرفت و داماد او شد.
نبوت و پادشاهی هر یک در میان نسل خاصی از فرزندان یعقوب باقی بود، با این حال خداوند این دو مقام را برای داوود قرار داد و پس از فوت طالوت، داوود پادشاه بنیاسرائیل نیز گشت. امام باقر(ع) حضرت داوود را از معدود انبیایی معرفی میکند که به حکومت نیز رسید. حضرت داوود با لقمان همعصر بوده و زمانی که لقمان او را نصیحت میکرد، داوود او را ستایش میکرد. اورشلیم در دوران حضرت داوود و توسط ایشان فتح شد.4
استقرار حاکمیت در دوران داود نبی علیه السلام باعث شد تا سلیمان، وارث این میراث ارزشمند گردد. لطف خداوند بر حکومت سلیمان به قدری ارزشمند و محکم بود که «و براى سلیمان، تندباد را رام و مسخّر کردیم که به فرمانش به سوى آن سرزمینى که در آن برکت نهادیم، حرکت میکرد و ما همواره به همه چیز داناییم. و از شیطانها کسانى را رام و مسخّر او کردیم که برایش غوّاصى و کارهایى غیر از آن انجام میدادند، و ما نگهبان آنان بودیم5».
این چهار مرحله به عنوان یک طراحی استراتژیک برای رژیم صهیونیستی مسجل شده است. آنها تلاش میکنند تا با تغییر پایتخت و انتقال آن به قدس گام سوم را محکم تر بردارند. در گام اول تلاشهای زیادی توسط صهیونیستها صورت گرفت که یهودیان را مجبور به مهاجرت نماید، داستان هیتلر که به صورت اغراق آمیزی از آن بیان تاریخی میکنند، به تحریک صهیونیستها صورت گرفت.
همانطور که در عراق هم بمبگذاریهای مشکوک در مناطق یهودی نشین بغداد و ... باعث شد تا یهودیان عراق به ناچار عزم سفر به اراضی اشغالی کنند.
5 مشکل عمده برای صهیونیستها در مسیر راه
راه طولانی صهیونیسم بینالملل برای تسلط بر غرب آسیا خواب شومی است که چندین سال از طرحریزی آن میگذرد. اما «افرایم سنیه» یکی از ژنرالهای بزرگ و موثر در رژیم صهیونیستی معتقد است که 5 مشکل جدی بر سر راه صهیونیستها قرار دارد.
- قدس: اسرائیلیها و فلسطینیها در مورد شهر قدس، دیدگاههای بسیار متفاوتی دارند. همه ملت اسرائیل تمام قدس را پایتخت دولت خود میدانند در حالیکه فلسطینیان بخش شرقی این شهر را پایتخت دولت مستقل فلسطین قلمداد میکنند. «در واقع این نگاه خودگردانیها برای دو کشوری شدن فلسطین است. اما عمده مردم فلسطین کل فلسطین را برای مردم فلسطین میدانند.»
- شهرکهای یهودینشین: فلسطینیها شهرکهای یهودی نشین را بدترین اقدام اشغالگران توصیف کرده و آن را سرقت زمین برای اسکان اسرائیلیها میدانند.
- آوارگان فلسطینی در لبنان: هیچ کشوری حاضر به پذیرفتن همیشگی این آوارگان نیست. همچنین آنها نمیتوانند به اسرائیل یا کرانه پرجمعیت باختری بازگردند.
- مرزهای دائمی: فلسطینیها میخواهند دولت مستقل خود را در سراسر کرانه باختری و نوار غزه (با مرزهای 4 ژوئن 1967) ایجاد کنند در حالی که اسرائیل به دلیل ملاحظات امنیتی و واقعیتهای موجود خواهان تغییر در مرزهاست.
- ابعاد حاکمیت سیاسی فلسطینیها، تشکیل دولت به تمام معنای فلسطین در راس اهداف ملی فلسطینیان است ... بر اساس موافقتنامههای اسلو و پاریس، حکومت خودگردان فلسطینی از حداکثر مشخصات یک دولت مستقل برخوردار است.6/ ۸۸۱/ی۷۰۲/س
علی اصغر سیاحت هویدا، نویسنده حوزوی
منابع
- http://fa.alalam.ir/news/1564599
- سفر خروج، باب 3، فقره 7و8
- دین در سینمای شرق و غرب، محمدحسین فرج نژاد ص 121
- ابناثیر، الكامل، ۱۳۴۵ق، ج۱، ص۲۲۳
- سوره انبیا، آیه 81-82
- اسرائیل پس از 2000، افرایم سینه، صص81-82